۱۳۸۶ آبان ۶, یکشنبه

در حالی که داریم از جلوی یک گورستان رد میشیم
من: عزیزم من دوست دارم سنگ قبرم دو لایه باشه زیریش روشن و یه سنگ مشکی کوچیکتر روش
سایه سرمون با ناراحتی : عشق من این حرفارو نزن خواهش میکنم ناراحت میشم
سایه سرمون چند لحظه بعد : گفتی میخوای سنگ زیری کرم باشه ؟
من : آره
سایه سرمون با دقت : کرم با مایه زرد یا صورتی؟
من: خوب صورتی هم باشه بد نیست
سایه سرمون متفکر: اون سنگ سیاه رویی چقدر از زیری کوچیکتر باشه؟
من : یک کمی که اون زیری نشون بده خودشو
سایه سرمون : یعنی یک حاشیه حدود ده تا پانزده سانت درسته؟
من با تعجب: اوهوم
سایه سرمون با علاقه فراوون به ادامه بحث: بعد اونوقت میخوای اینجا خاکت کنم یا ببرم ایران؟
من با بغض : عزیزم هر جور که راحتی من که مردم برام فرق نمی کنه